رویداد شهری عفیف آباد


شاید همه ما تجربه کرده باشیم که لذت یادآوری خاطرات از لحظه تجربه کردن آن ها شیرین تر است. بیست سی سال دیگر خاطره خود را از شهرمان چگونه برای فرزاندانمان تعریف کنیم؟ آیا خاطره ای شیرین برای خود ساخته ایم؟ تجربه راه رفتن در کوچه باغ های قصردشت. تجربه شب تا صبح های عید در حافظیه. تجربه گشتن در بازار وکیل و بافت قدیمی و خیلی از تجربه های دیگر که خیلی از ما خود را از آن محروم کردیم شمایل ملالی که به جان شهر سایه انداخته را هیچ‌کدام از ما خوش نداریم. تصویر صورت‌های خسته و آدم‌های خزیده در کنج‌ها، در شیراز آرمانی ذهن‌های ما جایی ندارند. تصمیم گرفتیم دو روز خارج از قاب اینستاگرام و زرق و برق‌هایش در شهر زندگی کنیم. موسیقی زنده گوش کنیم، کتاب بخوانیم، بازی‌های فکری و جمعی را تجربه کنیم، پرفورمنس و ویدئو آرت ببینیم و زیر درخت‌های عفیف‌آباد قهوه بنوشیم و ...
پس بر آن شدیم تا این بار خاطره ای را با هم بسازیم در کف شهر. تصمیم گرفتیم با شهر آشتی کنیم.
رویدادهای شهری شیراز به بهانه طراحى پاويونى در خيابان عفيف اباد و با هدف استفاده از تمام قابليت ها و استعدادهاى مترقى و نخبه شهر شيراز براى تعامل با مردم شكل گرفت. در ایده های آغازین هدف این بود تا با برگزارى رويدادهاى شهرى ساده ولى غنى و متعامل از رويكردى منزوى و گاه غير متعامل به سمت نگرشى فعالانه به شهرمان گام برداريم . هدف ما آن دست از رويدادها بود كه كالبد شهر را به عنوان جزو جدايى ناپذير از تنانگى شهر مى داند و مى پذيرد.
در ادامه ایده پردازی و اجرای پاویون دیوارها مجالی شد برای محبوس نماندن. برای جاری و ساری شدن کنار صدا، تصویر، لحظه و اتفاق. پیکره‌ها پیاده با موسیقی متن خیابان، عطر قهوه و لذت تماشای فیلم و عکس همراه شدند. ساز به دست گرفتند و ارتعاشی را بر پیکر شهر جاری کردند. دستانی بر زمین نقش بستند. چشمانی تصاویر را ثبت کردند و پاهایی که تمام این اتفاقات را دنبال کردند. پاها به ضرب‌آهنگ خیابان رقصیدند و «هنر» که نام دوم شیراز است با شهروندان سخن گفت.
تجربه‌ی رویداد اول و استقبال و اشتیاق مردم به ما نشان داد که خاک این شهر پذیرای «اتفاق» است. پذیرای هر رخداد، تلنگر و رویدادی که از جنس جان شهر باشد.
ما در «رویدادهای شهری شیراز» منتظر ایده‌ها، نظرها و همیاری‌هایتان هستیم. قصه‌ی ما ادامه دارد ...

تصاویر